< < < < < <<



Pink Floydish


فرستادن نظرات





آرشيو


Thursday, July 13, 2006

امروز سرِ کار یکی زنگ زد و گفت که به عنوان مترجم یه مشتری کَر داره زنگ می‌زنه و از من خواست که در دادن جواب آروم صحبت کنم که اون بتونه برای یارو تایپ کنه! منم اطلاعاتش رو گرفتم و ای‌میلِ شرکت و دادم و گفتم می‌تونه از این به بعد از طریق ای‌میل با شرکت تماس بگیره. خیلی جالب بود. اینکه اینجا انقدر همه کار رو برای معلولین راحت کردن واقعاً انسان‌دوستانه است. یعنی اگر نابینا، ناشنوا هستین یا معلیولیتِ حرکتی دارین اصلاً به این معنی نیست که همه چیز براتون تموم شده. برای هر کاری یه گزینه هم برای معلولین هست. تلفن، جای پارکینگ، درهای ورودی و خروجی، آسانسورها، علایم رانندگی و خیلی چیزای دیگه. شرکت‌ها هم از نظر حقوقی مجبورن کاری رو که یک معلول می‌تونه انجام بده رو بهش بدن وگرنه می‌تونه بکشونتشون دادگاه که اینا برعلیه من تبعیض قایل شدن!

*****

کتسرتِ ریدیوهد انقدر خوش گدشت که نمی‌دونم در موردش چطور باید بنویسم! این آهنگ‌شون که معرکه است و مالِ آلبومِ جدیدیه که هنوز بیرون ندادن! ریدیوهد معمولاً آهنگ‌های جدیدشون رو قبل از تموم کردنِ آلبوم تو کنسرتاشون می‌خونن و همین‌طوری با اجراهای مختلفش به صدایی که می‌خوان می‌رسن. خیلی خیلی منتظرم که آلبومِ جدیدشون بیآد. دارم خودم رو با قدیمیا خفه می‌کنم دیگه! فقط می تونم بگم که یکی از بهترین روزهای زندگیم بود روزِ کنسرت و از پیام جونم ممنونم :*

******

سید بَرِت مُرد! موقع نهار که موبایلم رو باز کردم دیدم پیام اینو برام اس ام اس داده! حیف شد واقعاً :( آهنگ‌های Bike , See Emily Play, Arnold Layne رو خیلی دوست داشتم. خدا بیامرزتش :) اینم یه نمونه‌ی خدا از آهنگی که سید نوشته:

I've got a bike. You can ride it if you like.
It's got a basket, a bell that rings and
Things to make it look good.
I'd give it to you if I could, but I borrowed it.

You're the kind of girl that fits in with my world.
I'll give you anything, ev'rything if you want things.

I've got a cloak. It's a bit of a joke.
There's a tear up the front. It's red and black.
I've had it for months.
If you think it could look good, then I guess it should.

You're the kind of girl that fits in with my world.
I'll give you anything, ev'rything if you want things.

I know a mouse, and he hasn't got a house.
I don't know why. I call him Gerald.
He's getting rather old, but he's a good mouse.

You're the kind of girl that fits in with my world.
I'll give you anything, ev'rything if you want things.

I've got a clan of gingerbread men.
Here a man, there a man, lots of gingerbread men.
Take a couple if you wish. They're on the dish.

You're the kind of girl that fits in with my world.
I'll give you anything, ev'rything if you want things.

I know a room full of musical tunes.
Some rhyme, some ching. Most of them are clockwork.
Let's go into the other room and make them work.


(0) comments

Wednesday, July 12, 2006

چقدر امروز زندگی کردن سخت شده.


(0) comments


دوستان

Link one
Link two
Link three

 


 powered by blogger